سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

فاطمه 18 سال سن داشت که رفت

9 سال زندگی کرد

در این 9 سال چه کرد؟!

مکتب اسلامی ساخت

مکتب انسان سازی

فرزندانی چون حسن (ع)و حسین (ع)و زینب(س)وام کلثوم(س)

که هنوز بعد از قرنها

نام مادر و جدشان را جاودانه نگه داشته اند

من و شما چه؟

فکر کنیم بعد ما چه خواهند گفت

وای برما

وا مصیبتا

یا فاطمه(س)!

 دست من و دامان تو

شفاعت می خوامگریه‌آور

شب رفتنت مولا علی بالای سرت بود

شب اول قبرمان یا زهرا با مولا علی به فریادم رسید

گریه‌آوریا زهرا اشفعی لناگریه‌آور


نوشته شده توسط :

نظرات ديگران [ نظر]


 

السلام علیکِ ایتها الصدیقةُ الشهیدةُ

مصیبت هایی بر من فرود آمد که اگر بر روزها فرو می ریخت همچون شب، تیره و تار می شدند.

‹‹ از اشعار منسوب به حضرت زهرا علیهاالسلام"››

در بقیع شهدای گمنام نائب الزیاره بودم

دو شب دیگر مهمان هستیم

مراسم امسال با سال قبل کلی فرق داشت

خیلی التماس دعا

 


نوشته شده توسط :

نظرات ديگران [ نظر]


 


 

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله الرحمن الرحیم

 

این تصاویر را از  www.shefaat.blogfa.com   بگیرید

چه تلاش می کنم، امکانات آسایش را هم فراهم می آورم و گمانم این می شود که امشب را با آرامش سر بر بالین خواهم گذاشت، باز هم نمی شود. او می گفت با این که اطرافم را خویش و غریبه گرفته اند، در ظاهر هم به من احترام می گذارند و دست هاشان تا سینه بالا می رود و قامتشان تا کمر خم می شود اما... من به آرامش نمی رسم. چون در این «بامن » بودن ها صداقتی نمی بینم...
حرف هایش زیاد بود، زاویه نگاهش هم متنوع اما شاه بیت گفته هایش از ناپیدا بودن آرامش در زندگی اش حکایت داشت و عجب قصه ای است این ماجرای فقدان آرامش که بسیاری از آن رنج می برند ولو بر زبان هم نیاورند، خود رفتار آتش ناک شان می گوید ماجرا چیست اما آدم هایی هم هستند که دارایی شان گاه به اندازه همان لقمه نانی است که روی سفره ای ساده زیر یک سقف اجاره ای می گذارند اما آرامش آنان برای دریای آرام هم رشک برانگیز می شود.

وقتی به زندگی شان نگاه می کنی از شوق سرشار می شوی، لبخند رضامندانه شان تو را هم بر سر وجد می آورد مخصوصا وقتی سفره ساده شان جمع می شود و دستان خسته شان سرشار از سپاس با نگاهشان به آسمان پرواز می کند.
در مطالعه این دو سبک زندگی به این نتیجه می رسیم که گروه اولی در میان همه، اما تنهایند، اما گروه دوم، با این که شاید در شهر، یک آشنا و در آسمان یک ستاره نداشته باشند، «تنها» نیستند و راز آرامش اینان هم در همین است که تنها نیستند، کسی را برای خود دارند که دوستش دارند و او هم دوستی را برای آن ها به نهایت می رساند. لذاست که  آنقدر پشت شان گرم است که در زمستان سرد و زمهریر بی کسی باز احساس بهاری وطراوت آرامش می کنند و یک بار که «یا حبیب قلوب الصادقین» بگویند، به زیبایی هایی می رسند که دنیاداران هرگز به درک آن نایل نمی شوند.
این آن رازی است که گروه اول از گشایش آن بازمانده اند و یا اصلا به آن فکر نکرده آدرس عوضی رفته اند و تنها مانده اند چنان که عالمان علوم اجتماعی هم به تاکید می گویند بدترین درد انسان مدرن تنهایی است و او با این که در میان همه است، خود را تنها احساس می کند و در برابر اندک مشکل و نا به سامانی در هم می ریزد. اما انسان مومن چون همواره با خداست،هرگز احساس تنهایی نمی کند تا از مشکلات بهراسد و این هراس به ناآرامی و پیامدهای منفی آن تبدیل شود.
او سبک زندگی خود را این گونه تعریف کرده است که او را خدایی است که از همه چیز بزرگ تر است پس هیچ گاه نمی گوید« ای خدا! من چه مشکل بزرگی دارم» بلکه باور مومنانه و به کلام درآمده او این است که «ای مشکلات! بدانید من چه خدای بزرگی دارم» و چون خدا در قلب او بزرگ نشسته است، مشکلات هرچند هم «بزرگ» باشند، «خرد» به نظر می آیند و از برداشتن سنگ ریزه چه کسی می هراسد؟...

http://www.shefaat.blogfa.com/


نوشته شده توسط :

نظرات ديگران [ نظر]


 

گفت: خواهى که ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟ گفت: البته که نه. دو چشم خود را با همه دنیا عوض نمی کنم.
گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه می کنى؟
گفت: نه.
گفت: گوش و دست و پاى خود را چطور؟
گفت: هرگز .
گفت: پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است. از شکایت دارى و گله می کنى؟! بلکه تو حاضر نخواهى بود که حال خویش را با حال بسیارى از مردمان عوض کنى و خود را خوش‏تر و خوش بخت‏ تر از بسیارى از انسان‏هاى اطراف خود مى‏بینی. پس آنچه تو را داده ‏اند، بسى بیشتر از آن است که دیگران را داده ‏اند و تو هنوز شکر این همه را به جاى نیاورده، خواهان نعمت بیشترى هستى!

برگرفته از: غزالى، کیمیاى سعادت، ج 2، ص 380 .


نوشته شده توسط :

نظرات ديگران [ نظر]


   1   2      >
: منوي وبلاگ :


 بازديدهاي امروز:
6 بازديد
 بازديدهاي ديروز:
26 بازديد
 مجموع بازديدها:
61462 بازديد

 

 صفحه اصلي


 
پست الكترونيك
 
پارسي بلاگ
 
درباره من


: درباره خودم :
اردیبهشت 1389 - یـــــــــــــــادبود

یا علی! لحظه ای که قراره اشهد و بخونم بیا مولا! لحظه ای که سخته جدا شدن روح از بدن بیا مولا! یا علی بیا که عشق ما فقط تویی!!!
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :

اردیبهشت 1389 - یـــــــــــــــادبود

: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :


: جستجو در وبلاگ :


: پشتيباني :

 

 

 

*

جدیدترین قالب وبلاگ


خدمات وبلاگ نویسان جوان

*